Part9
لعنتی...آخه من چه طور جواب بدم؟؟؟!!
Teacher:are you lee donghae?
چی میگه؟؟
-:....!! yes….
Teacher:ok mr donghae and mr hyukjae…talk together please…
چی؟؟!!معلم با خیال راحت نشست سرجاش...استرس گرفتم...کف دستام و پیشونیم خیس عرق شدن
Hyukjae:how are you donghae?
این جملش رو اب لحن تمسخر آمیزی گفت...
-:fine….
Hyukjae:do yo have a girl friend?
هان؟؟؟چرا اینقدر تند تند حرف میزنه...
-:thank you…
همه زدن زیر خنده....
Hyukjae:for what???
تعجب کرده بود...مگه چیز بدی گفتم؟؟؟
-:…..!!!....
نمیدونم چی بگم..
Hyukjae:what’s wrong with you?you don’t want answer me?
هان...میخواد جوابشو بدم...ولی جواب چیو؟؟
-:answer what?
Hyukjae:just forget it….where are you from donghae???
میدونم چی میگه...
-:mokpo
Hyukjae:oh…
الان من باید چیزی بگم؟؟؟
Teacher:thank you …now sit down hyukjae and donghae….oh… donghae please come to me after the class…
چی گفت؟چرا اسم منو دوبار گفت؟؟؟
نشستم سرجام...یه نفس عمیق کشیدم...
یوری:به نظرت بعد کلاس چی میخواد بهت بگه؟
-:بعد کلاس؟؟
یوری:آره دیگه همین حالا گفت...
یعنی یوری هم انگلیسی بلده؟؟
شونه هامو بالا انداختم:نمیدونم...
معلم شروع کرد به درس دادن...همش هم انگلیسی حرف میزد!!
به هیوکجه نگاه کردم...داشت با دقت به درس گوش میداد...بهش نمیخوره درس خون باشه!!!
سرمو گذاشتم رو کتابم....پلکام سنگـ ـین شدن...
.
.
:دونگهه دونگهه....
چشامو باز کردم...یوری با دستش شونم رو تکون میداد و صدام میکرد..چشامو با پشت دستم مالیدم و سرم رو از رو میز برداشتم....
-:کلاس تموم شد؟؟؟
یوری:آره...چرا تو خواب ناله میکردی....
هیوکجه اومد سمتم...این چی میخواد؟؟؟
هیوکجه:هنوز از دیشب درد داره...
درد؟؟؟
-:خودت درد داری...
هیوکجه:من؟نه من که گ ی نیستم...
آهان...پس منظورش منو شیون بودیم...
-:من دیشب با هیچ کس نبودم...
هیوکجه:انکار بیشتر درد بیشتر ...س ک س بیشتر...
چرا اینقدر بی ادبه؟؟
-:خیلی بی ادبی...
هیوکجه:مثلا تو استاد اخلاقی؟؟
خواستم جوابشو بدم که صدای معلم رو شنیدم...
معلم:دونگهه...قرار بود بعد کلاس حرف بزنیم...
جونسو کنار هیوک ایستاده بود...
Junso:oh my god…teacher…are you tlking Korean?
معلم:آقای کیم...الان دیگه کلاس تموم شده...میتونی کره ای حرف بزنی...
Junso:are you sure?
Teacher:yeah
جونسو:داشتم میمردم
بچه هایی که تو کلاس بودن زدن زیر خنده
معلم:تو دفترم منتظرتم...
-:نمیدونم دفترتون کجاست
معلم:پس پاشو بریم..
از کلاس اومدیم بیرون..دفتر بعد از راهروی اول بود رفتیم تو و معلم در رو بست...نه....قفل کرد!!!!
به یکی از صندلی ها اشاره کرد
معلم:بشین
نشستم رو صندلی...
معلم:انگـ ـیلیسیت خوب نیست نه؟
-:نه...متاسفم
رو میزی که جلوم بود ونشست و خم شد سمتم....س ی نه ه هاش مشخص شده بودن...معلم حالش خوب نیست؟؟چشامو ازش دزیدم و به گلدونی که گوشه اتاق بود نگاه کردم..
معلم با دستش چونه ام رو نگه داشت و مجبورم کرد بهش نگاه کنم...چشامو بستم...
معلم:چرا اینجوری میکنی؟؟
-:لـ باستون زیادی یقه بازه
معلم:با من راحت باش اما اگه مشکلت اینه باشه......حالا چشاتو باز کن
یکی از چشامو باز کردم لـ باسش رو درست کرده بود...
معلم:من میتونم بهت تدریس خصوصی بدم
-:نه ممنون خودم میخونم
پول از کجا بیارم هزینه ی کلاسام رو بدم؟؟
معلم:نگران نباش ازت پول نمیگـ ـیرم عزیزم...
عزیزم؟؟؟شیون هم همین رو میگفت...
معلم:نظرت چیه؟
-:درباره ی چی؟
معلم:درباره ی کلاس خصوصی
-:با خانوادم حرف میزنم
خندید و دستش رو گذاشت روی لـ بام!!
معلم:چقدر لـ بات نرم و لاغرن....
صدای زنگ اومد
-:من باید برم معلم
معلم از رو میز بلند شدو در رو باز کرد
معلم:میتونی بری
-:ممنون...
از دفتر اومدم بیرون
چرا معلم اینطوری بود؟؟این چیزا تو سئول عادیه؟؟؟
سرم گـ ـیج رفت...یه حس بدی داشتم...دیگه جایی رو نمیدیدم....
.
.
.
ادامه دارد
نظرات شما عزیزان:
sss501
ساعت16:00---29 بهمن 1391
همینهه دیگه داداشم واسه هم جذابه
اوخییییییییییییی داداش مطلوممممممممممممممممممممممم
Nafise
ساعت20:30---26 مهر 1391
honey chra up nmikoni?????
man montazerama.........
پاسخ:sorry احتمالا امروز میذارم 2 پارت
سید آرش
ساعت21:26---24 مهر 1391
سلام
من وبلاگ http://ezdevaj-movafagh.blogsky.com/
رو دارم حتما بهش سر زدید
من یک انجمن زدم امیدوارم در آنجا حضور پیدا کنید درسته که مربوط به ازدواج هست
ولی کسایی که بخواهند توی موضوع خاصی فعالیت کنند اون تاپیک براشون زده میشه و در صورتی که فعالیت خوبی داشته باشند تبلیغ براشون مجاز میشه [017:]
http://ezdevaj.takbb.com/index.php
البته قسمتی در انجمن موجود است که دوستان میتوانند وبلاگ ها و وبسایتهای خودشون رو معرفی کنند
سما
ساعت16:54---20 مهر 1391
وای ممنون من خیلی دوس دارم فیکتو
پاسخ:فیک منم تو رو دوس داره
Nafise
ساعت8:50---20 مهر 1391
mrc honey
montazer boodam!
mamnoon 2part ba ham gozashti!
zood part bado bzaria.....
montazeram};-
پاسخ:خواهش میشه